سلام به همه پی وی لرنی های عزیز!
به آموزش مدیریت برند Brand Management خوش آمدید.
وقتی کلمه برند را می شنوید چه چیزی به ذهن تان می آید؟ کیفیت؟ دوام؟ گران بودن؟ بگذارید دایره سوال را محدودتر کنم؛ با شنیدن کلمه برند چه شرکت هایی، چه کسب و کارهایی و کمپانی هایی را اول از همه به خاطر می آورید؟ اپل Apple، گوگل Google، آمازون Amazon، تویوتا Toyota، کوکاکولا Coca-Cola … کدام یکی از آن ها و چرا؟ قبل از ارائه یک جواب آکادمیک باید بگویم که برند بیش از آن که در قالب کلمات درک شود؛ بر اساس تجربه ما حس شدنی است و این کاری است که برند با ذهن و ذائقه ما می کند. برندینگ و مدیریت برند کار ساده ای نیست. مدیریت برند فرایند ایجاد، توسعه و نظارت بر پیشرفت یک برند است. در این دوره قرار است مفصلاً به آموزش برندینگ و آموزش مدیریت برند بپردازیم و شما را با جوانب مختلف آن آشنا کنیم.
در جلسه گذشته مفصلاً به آشنایی با اجراء و عناصر برند پرداختیم؛ مدیریت برند به مدیریت خصوصیات ملموس و نامشهود یک برند کمک می کند. مدیریت برندی که به خوبی انجام شود می تواند هویت خوبی برای برند بسازد؛ آن را راه اندازی نماید و سپس جایگاه آن را تداوم بخشد.
در جلسه گذشته با مفهوم جوهر برند آشنا شدیم؛ مقصود از جوهر برند آن چیزی است که یک برند را از سایر برند ها متمایز می کند و به آن هویت و شخصیتی منحصر به فرد می دهد. جوهر برند به عنوان یک معیار برای ارزیابی استراتژی های بازاریابی عمل می کند. به طور کلی هر برند دارای هفت جوهر ذاتی است که عبارتند بودند از راستگویی، ثبات، ماندگاری، تجربه، منحصر به فرد بودن، رابطه برند با صرف کننده و ذهنیت فردی.
در ادامه نیز عناصر برند را شناختیم؛ که عبارت بودند از نام برند، لوگوی برند، حالت و لحن برند، تلفظ برند، شعار برند و بسته بندی برند.
سپس آموختیم که مدیریت برند و برندینگ یک مقوله کاملاً جدا از مدیریت محصولات است و میان این دو تفاوت نسبتاً زیاد و چشم گیری وجود دارد که سبب می شود شخصی که حیطه مدیریت محصولات را بر عهده می گیرد با شخصی که مدیریت برند را انجام می دهد با یکدیگر متفاوت بوده و هر یک کاری متفاوت و تخصصی خود را انجام دهند.
در این جلسه قرار است به آشنایی با اصطلاحات رایج در برندینگ بپردازیم تا با مهم ترین عبارت و اصطلاحات این حوزه آشنا شوید.
برای ورود به هر عرصه ای با انواعی از اصطلاحات رو به رو می شوید که یاد گرفتن آن ها می تواند در ادامه روند کار شما مفید باشد. در این جلسه می خواهیم شما را با رایج ترین اصطلاحات موجود در دنیای برند آشنا کنیم.
تجارت الکترونیکی B2C یعنی تجارتی که در آن یک کسب و کار با مشتری در ارتباط است و بستر این ارتباط نیز اینترنت است.
جامعه برند آن چیزی است که در خصوص یک برند خاص در ذهن مشتریان یا مصرف کنندگان ایجاد شده است. به عبارت بهتر جامعه برند، ویژگیهایی از برند در ذهن مصرفکنندگان در زمانی است که در مورد آن برند صحبت میکنند.
آگاهی از برند در حقیقت حد و اندازه ای است که برند در ذهن مشتری دارد و مشتری بر اساس آن یک برند را به خاطر می آورد. برای مثال شرکت تاید آگاهی از برند خوبی دارد به گونه ای که وقتی شخصی وارد فروشگاهی شود و از فروشنده درخواست خرید تاید را داشته باشد در حقیقت منظورش همان پودر رختشویی است. لذا این شکت توانسته به خاطر کیفیت خوبش یک آگاهی از برند ماندگار ایجاد نماید.
ارزش برند تاثیر مثبت برند بر روی مصرف کننده ای است که بعد از شناخت برند ما و استفاده از محصولات ما آن را تجربه کرده است.
منظور از بسند برند این است که از یک نام برند موفق برای تولید محصولات و خدمات جدید و یا ورود در یک عرصه جدید استفاده کنیم.
تصویر برند برداشتی است که مصرف کننده برای یک برند ایجاد می کند و در ایجاد آن نقش خود برند از همه پر رنگ تر است.
تصویر نام تجاری یا توضیحات برند ارتباط یا اعتقادی است که مشتری نسبت به یک برند دارد و معمولاً قابل اندازه گیری نیست.
شخصیت برند یعنی آن که اگر یک برند انسان بود چه لحن و شخصیت و ظاهری داشت.
هنگامی که یک شرکت با هدف پوشش هر بخش بازار، برند های جدیدی را در یک خط تولید معرفی کند آنگاه تکثیر برند رخ می دهد.
در جلسه گذشته نکاتی را جسته و گریخته در خصوص وعده برندآموختیم؛ وعده برند مزایای عملکردی و عاطفی وعده داده شده از سوی یک برند است که مشتری هنگام تجربه محصولات یا خدمات آن برند دریافت می کند.
هنگامی که بازاریابان وضعیت نزولی یک برند را تشخیص داده و با افزودن ویژگی های جدید با محصولات آن برند؛ تغییر بسته بندی و یا حتی ارائه محصول جدید سعی می کنند همچنان آن برند را سر پا نگه دارند.
قدرت برند یا وفاداری به برند شامل اندازه گیری دلبستگی مشتری به برند است و می تواند قابل سنجش باشد.
کشش برند یعنی استفاده از یک نام تجاری موفق برای کشف بازار های متفاوت.
توانایی مصرف کننده یا مشتری برای بازیابی و به خاطر آوردن برند در حافظه خود.
ارزش برند ارزش کل یک برند به عنوان یک دارایی قابل تفکیک هنگام فروش است که در ترازنامه مالی شرکت هم درج می شود زیرا ارزش برند قابل سنجش است و به عنوان یک موضوع حسابداری در نظر گرفته می شود.
چندین فروشگاه زنجیره ای که مشترکاً تحت مالکیت و کنترل یک برند است و دارای حق خرید و فروش تجاری یکسان هستند و کالاهای مشابهی را نیز می فروشند.
اتحاد چندین برند برای راه اندازی یک محصول یا خدمات در بازار به صورت مشترک.
ماده اولیه یا یک محصول اولیه کشاورزی است که می تواند خریداری یا فروخته شود.
قدرت برند + تصویر برند.
توانایی یک برند در جدایی از رقبای خود.
تجارت و کلیه کسب و کارهایی که به نحوی در بستر اینترنت فعالیت می کنند. در تجارت الکترونیک فرآیندهای خرید و فروش نیز می توانند در فاضی اینترنت صورت بپذیرند.
عمل به دست آوردن چیز مورد نظر با ارائه چیزی دیگر.
فروش محصولات در خارج از مرزهای کشور اصلی که در آن فرآیند تولید و فرآوری صورت می پذیرد.
زمانی صورت می پذیرد که یک برند دارای چندین زیر برند مشابه با برند اولیه باشد که در همان حوزه فعالیت می کنند. این برند هایی که زیر شاخه برند اصلی اند می توانند نام برند اولیه را همراه با پسوند یا پیشوند به عنوان نام خود داشته باشند.
سبک یک برند برای تبلیغ، معرفی محصول و غیره.
قرار گرفتن برند در بازارهای خارجی و رقابت با برند های دیگر در عرصه جهانی و بین المللی.
همان طور که می دانید Lifestyle به معنا سبک زندگی است و شامل فعالیت ها، علایق و ترجیحات آن فرد در زندگی است. حالا Lifestyle یک برند نیز شامل فعالیت ها و علابق و موارد خاص مربوط با همان برند است.
تقسیم بندی بازار یک استراتژی بازاریابی برای تقسیم بازار هدف به گروه های کوچک مصرف کننده و مشاغل و افرادی است که به صورت مشترک علاقمند به استفاده از محصولات برند شما هستند و یا به آن نیاز دارند. در تقسیم بندی بازار گام بعدی بعد از شناسایی مشتریان هدف اجرای استراتژی ها است.
سهم بازار درصد کل فروش بازار است که توسط یک شرکت خاص در یک بازه زمانی مشخص به دست آمده است.
ترکیبات بازاریابی شامل (محصول / خدمات ، قیمت ، مکان و تبلیغات) است که یک سازمان از آن استفاده می کند تا محصول یا خدمات را به بازار عرضه کند.
برندی که تحت آن یک شرکت محصولی جدید را راه اندازی می کند.
زیر برندهایی که زیر شاخه برند والدین یا برند اصلی قرار می گیرند و با آن در ارتباط اند.
business-to-consumer روابط میان کسب و کار و مشتری را نشان می دهد که مبدع شروع رابطه برای عرضه محصول یا خدمات، کسب و کار است. B2C معمولاً بر بستر اینترنت بین کسب و کار ها و مصرف کنندگان شکل می گیرد.
در این جلسه به آشنایی با اصطلاحات رایج در برندینگ پرداختیم. اگر اولین بار است که به حوزه برند و برند سازی وارد می شوید دانستن این اصطلاحات می تواند به شما کمک کند که با دانستن اطلاعات پایه پله های اول برندینگ را با سهولت بیشتری بردارید. بله درست است قبول دارم که میان این اصطلاحات و عبارت ها شباهت های زیادی وجو دارد به گونه ای که ممکن است یکی دو اصطلاح کاملاً شبیه به هم به نظر برسند! هیچ اشکالی ندارد؛ بله بعضی از مفاهیم ممکن است به یک چیز اشاره کنند اما بعضی به رغم شباهت هایی که دارند مفهوم متفاوتی را هدف قرار داده اند که به مرور و البته با درگیر شدن به صورت عملی در دنیای برندینگ با آن ها می توان تفاوت آن ها را درک کرد.
در جلسه بعدی با رویکردهای اساسی برند سازی آشنا می شویم.
با پی وی لرن هرماه باشید.