سلام به همه پی وی لرنی های عزیز!
به آموزش آنالیز کسب و کار Business Analysis خوش آمدید.
آنالیز کسب و کار یا Business Analysis بیشتر یک رشته تحقیقاتی است که سعی می کند نیازهای یک کسب و کار را شناسایی کند و برای آن راه حل ارائه دهد. راه حل هایی که آنالیز کسب و کار فراهم می کند شامل توسعه سیستم های نرم افزاری ای می شوند که به بهبود روند، تغییر سازمانی یا برنامهریزی استراتژیک و سیاست گذاری های جدید و یا اصلاح سیاست گذاری های قبلی، منجر می شود. تجزیه و تحلیل کسب و کار یا Business Analysis در حقیقت تجزیه و تحلیلی است که در خصوص عملکرد یک کسب و کار صورت می گیرد تا نقاط قوت و ضعف کسب و کار را پس از پیدا کردن کردن مورد بررسی قرار داده و مسیر آینده آن کسب و کار را با بر اساس اطلاعات به دست آمده ترسیم کند به گونه ای که کاستی ها جبران شوند و نقاط قوت تقویت گردند.
در جلسه گذشته با Use-Cases در آنالیز کسب و کار آشنا شدیم؛ و مفصلاً به کعرفی آناتومی Use-Cases، مزایای استفاده از آن، مفاهیم اصلی در Use-Cases و غیره پرداختیم.
در این جلسه می خواهیم به سراغ آشنایی با نمودارهای Use-Case در آنالیز کسب و کار برویم.
بخش مهمی از زبان مدل سازی یکپارچه Unified Modeling Language که به اختصار به آن (UML) می گویند؛ امکانات ترسیم نمودارهای usecase است. Use-cases در مرحله تجزیه و تحلیل یک پروژه برای شناسایی و تقسیم عملکرد سیستم مورد استفاده قرار می گیرد. آنها سیستم را به Actors و use-cases جدا می کنند. Actors نقش هایی را نمایش می دهند که توسط کاربران سیستم قابل بازی است.
این کاربران می توانند انسان، رایانه های دیگر، قطعات سخت افزاری یا حتی سیستم های نرم افزاری دیگری باشند. تنها معیار این است که آنها باید به عنوان بخشی از سیستم که در موارد استفاده تقسیم می شود، خارجی external محسوب شوند. آنها باید محرک هایی را برای آن بخش از سیستم لازم است تهیه کنند و باید خروجی هایی از آن دریافت نمایند.
موارد استفاده نشان دهنده فعالیتهایی است که بازیگران با کمک سیستم شما در دستیابی به یک هدف انجام می دهند. ما باید آنچه را که کاربران (بازیگران) از سیستم نیاز دارند تعریف کنیم. پرونده مورد استفاده باید منعکس کننده نیازها و اهداف کاربر باشد و باید توسط یک بازیگر آغاز شود. کسب و کار، actors ها، مشتریانی که در use-case های کسب و کار شرکت می کنند باید توسط انجمن به use-case استفاده متصل شوند.
تصویر زیر نشان می دهد که یک مورد استفاده چه شکلی از نوع شماتیک UML است. Usecase بیضی شکل هستند. actors ها هم به صورت آدمک خطی نشان داده شده اند. actors با خط به use-case متصل هستند.
Use-case 1 – مسئول فروش یک آیتم را بررسی می کند.
بنابراین ، رابطه «uses» بسیار شبیه به یک فراخوانی عملکردی یا یک subroutine است.
use-case در این برهه یک abstract use-case نامیده می شود زیرا به تنهایی نمی تواند وجود داشته باشد بلکه باید توسط uses cases های دیگر استفاده شود.
Use-Case پس از برداشت هدف مشتری در رابطه با دستگاه فروش (ATM) برداشت پول است. بنابراین، ما در حال اضافه کردن یک use-case مخصوص برای پس از برداشت هستیم. برداشت پول از محل فروش ممکن است یک بانک را نیز برای انجام معاملات درگیر کند. بنابرین لازم است یک actor نیز اضافه شود – ما، مشتری و بانک در مجموع سه actor را ایجاد می کنیم – و هر دو actor که در use-case مشارکت دارند باید توسط انجمن به پرونده use-case متصل شوند.
دستگاه ATM یک Withdrawal use-case را برای مشتری و بانک که actor های ما هستند فراهم می کند.
Use-cases ها می توانند با استفاده از روابط زیر سازماندهی شوند:
ممکن است مواردی وجود داشته باشد که actor با Use-Cases های مشابه در ارتباط باشند. در چنین حالتی، Use-Cases مربوط به یک Child از خواص و رفتار parent استفاده می کند. از این رو برای نشان دادن وراثت عملکردها باید actor را تعمیم دهیم. actor توسط یک خط با یک فلش بزرگ مثلث توخالی مانند نمایش داده می شوند.
ارتباط بین actor و Use-Cases در نمودارهای Use-Cases توسط خطوط solid نشان داده شده است. هر زمان که یک actor درگیر تعاملاتی باشد که توسط یک مورد استفاده توصیف شده است، یک انجمن ایجاد می شود.
برخی از توابع وجود دارند که به صورت اختیاری فعال می شوند. در چنین مواردی از رابطه Extend استفاده می شود و قانون پسوند به آن پیوست می شود. به یاد داشته باشید که مورد استفاده پایه باید قادر باشد عملکردی را به تنهایی انجام دهد حتی اگر نام کاربری Extend (فراخوان) نامیده نشود.
گسترش روابط به صورت یک خط متراکم با یک فلش باز جهت دار از حالت use-case در حال Extend به حالت use-case طولانی (پایه) نشان داده شده است. پیکان با کلید واژه “Extend” نشان داده شده است.
از آن برای استخراج قطعات use-case استفاده می شود که در use-case چندگانه تکرار می شوند. همچنین برای ساده سازی use-case های بزرگ از تقسیم آن به چندین use-case و برای استخراج قسمت های متداول رفتارهای دو یا چند use-case استفاده می شود.
بایستی میان use-cases هایی که با یک خط فاصله و فلش باز از پایه use-case به use-case مرتبط شده اند شامل شدگی یا include ایجاد کرد.
Use-cases ها فقط در الزامات عملکردی یک به کار می روند لذا سایر الزامات مانند قوانین کسب و کار، کیفیت خدمات مورد نیاز و محدودیتهای اجرا باید جداگانه نشان داده شوند.
نمودار نشان داده شده در زیر نمونه ای از نمودار مورد استفاده ساده با تمام عناصر مشخص شده است.
در اینجا ادامه ما یک الگوی نمونه از Use-Case را نشان داده ایم که یک تحلیلگر کسب و کار می تواند آن را پر کند تا اطلاعات لازم برای تیم فنی را آماده کند و تیم فنی در یافتن اطلاعات پروژه از آن استفاده نماید.
Use-case ID: | |||
Use-case Name: | |||
Created By: | Last Updated By | ||
Date Created: | Date Last Updated | ||
Actor: | |||
Description: | |||
Preconditions: | |||
Post conditions: | |||
Priority: | |||
Frequency of Use: | |||
Normal Course of Events: | |||
Alternative Courses: | |||
Exceptions: | |||
Includes: | |||
Special Requirements: | |||
Assumptions: | |||
Notes and Issues: |
در این جلسه به آشنایی با نمودارهای Use-Case در آنالیز کسب و کار پرداختیم؛ بخش مهمی از زبان مدل سازی یکپارچه Unified Modeling Language که به اختصار به آن (UML) می گویند؛ امکانات ترسیم نمودارهای usecase است. Use-cases در مرحله تجزیه و تحلیل یک پروژه برای شناسایی و تقسیم عملکرد سیستم مورد استفاده قرار می گیرد.
در جلسه بعدی می خواهیم به سراغ آشنایی با الزامات Mngmt در آنالیز کسب و کار برویم.
با پی وی لرن همراه باشید.